|
درباره ما |
|
خوشششش اومديييين نانازاي من.اميدوارم ازوبلاگم خوشتون بيا.موضوع وب من آزاده وهرچي تودلمه ريختم توش.ميخوام خوشتون بياد.ايشالا....
|
 |
|
جستجو |
|
"لطفا از کلمات کلیدی برای جستجو استفاده کنید !!!
|
|
به قول تو؛ |
موضوع:
<-CategoryName-> |
آلیس به قول خودت پس من چی؟؟؟دلتنگی فقط مال توئه؟؟؟همش میگم خدا یه فرصت دیگه بهم بده تا عطرت تموم نشده بیام ومثل اون دفعه بغلت کنم،ببوسمت،برات عطرمو بیارم.تا نکنه تو نبودنم به عطر کس دیگه ای عادت بکنی.ببخش اگه محبتو ازتو گدایی میکنم آلیس.دوست دارم دیوونه.فراموشم نکن.""رنگ شب""
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|جمعه 21 تير 1392برچسب:,|
|
|
دلم تنگ شده |
موضوع:
<-CategoryName-> |
همگي سلاااااااااااااااااااااام.دلم واسش تنگ شده.حداقل يه مطلب به خاطرمن نميذاره که دلم خوش شه
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|جمعه 21 تير 1392برچسب:,|
|
|
مولاجان |
موضوع:
<-CategoryName-> |
دنیا آرام و قرارندارد.همه جا تشنه خروش است.عالمی با یک بغل فریاد خشکیده بر دیوارگلو و چشمهایی که خیره به آنسوی ابرهاست.تا کسی به داد دنیا برسد.عشق صاعقه ای بزندو زمین قرار گیرد.گفتید:هریک از شما باید کاری کند تا به سبب آن به محبت ما نزدیک شود.مولاجان،تمام دارو ندار ما دوست داشتن شماست و این خس خس نفسهای ما که جمعه ها میشنوی فریاد حنجره های شرمسار ماست از ما بپذیر.العجل یا صاحب الزمان.""رنگ شب""
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|جمعه 21 تير 1392برچسب:,|
|
|
زندگی! |
موضوع:
<-CategoryName-> |
زندگی پرده زیستن سرنوشت ماست؛کوچه هایش پیچ وخم خاطره هاست؛آدمی اندر خم این کوچه دلگیر است؛دل من رهگذر کوچه ای تنگ و تاریک است؛گویند کسی در بطن این پرده غمگین است؛پرده سیه،کوچه تاریک،رهگذر خسته و دل غمگین؛به کجا میرود این کوچه چرا زندگی نام است؟گویند مقصود نقاش است کعبه و بت خانه بهانست.""رنگ شب""
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|جمعه 21 تير 1392برچسب:,|
|
|
نقاش! |
موضوع:
<-CategoryName-> |
آهای نقاش مغروری،دلم گیره؛؛صدام شکل جوونک هاست،ولی پیره؛؛بااون رنگات کشیدی،دنیات آرومه؛؛کشیدی خوشحالی از رنگات،معلومه؛؛نکش شکل جدایی را،نمیتونم؛؛بکش طرح گدا ازمن،گدایی کردم عشقت را،،،گدایی کردم عشقت را ،نمیدونی.""رنگ شب""
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:,|
|
|
بهونه!!!!!؟ |
موضوع:
<-CategoryName-> |
بعضياواسه کارشون بهونه ميارن.مثلا منتظريه چيزي ميموني وشوق داري،ولي عين خيالشونم نيست وبعدچندساعت بهونه ميارن واسه کارشون.ايش ش ش ش ش ش!
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:,|
|
|
آخرين حرف دل |
موضوع:
<-CategoryName-> |
سلام.صبح بخير.صبح ساعت فکرکنم4بود به خاطر غلطاي يه نکبت ازخواب بيدارشدم وديگم خوابم نبرد.من بخششم بالاهستشا،ولي فکرنکنم بتونم اين کاروببخشم.ديگم فکرنکنم بخوام صداشوبشنوم واين آخرين حرف دليه که دربارش ميگم.بوووووس واسه همتون.باي تا هاي
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|شنبه 15 تير 1392برچسب:,|
|
|
متن من(زندگي چيست!؟) |
موضوع:
<-CategoryName-> |
زندگي چيست؟تکه اي دلتنگي که روزي باآمدنش تمام ميشود.فقط مواظب باشيد دست به دلتنگي هايي ندهيد که بااميدش،زنگ بزني وبگه»شماره مورد نظر اشغال است«.اين چنين است که زندگيتان ذره ذره پايان ميايد،قبل آمدن وقتتان!!!جالب است!!!
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|پنج شنبه 13 تير 1392برچسب:,|
|
|
بگي»جداشيم بهتره« |
موضوع:
<-CategoryName-> |
شايدبه خاطرکاراي يکي،نتوني راه حل پيداکني وبگي»جداشيم بهتره«ولي ته دلت يه چيزديگه بگيو خدا،خداکني قبول نکنه.ولي وقتي خودشوبه بيشعوري بزنه وبگه باي تموم نفرتتو جمع کني و ذهنتوآماده کني واسه رنجوندنش!
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|سه شنبه 11 تير 1392برچسب:,|
|
|
متن من(بازي بچه گانه) |
موضوع:
<-CategoryName-> |
بازي هاي بچه گانه ات تمام شد...تاته خط رفتي وبه ديوار برخوردي...نترس روزي براي ادامه بازي هايت آن رابادستانپ ميشکافي.مراخوش است.عادت به بازيهايت مراهم بچه کرده.حالا،نوبت من است.ميخواهم شروع کنم...
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|سه شنبه 11 تير 1392برچسب:,|
|
|
جلودبيرمطلب ميذارم! |
موضوع:
<-CategoryName-> |
سلام بچه ها.توکلاس نشستم،جلوخانم دارم نظرارو ميخونم.البته دبيرمون نميدونه گوشي آوردم.خخخخ.فعلا باي
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|سه شنبه 11 تير 1392برچسب:,|
|
|
متن خودم(نيمکت خالي) |
موضوع:
<-CategoryName-> |
نيمکتمون ازبودنت خاليه!تنهاروي نيمکت چي ميادبه سرم؟شايديکم دلم بلرزه واسه عطرتنت واشک بريزم.ولي اينام ميگذره...
بلند ميشم وميرم...ديدن منظره نيمکت جالبه!تصورش شگفت آوره،روزايي که باهم ميشستيم روي نيمکت سرمو ميذاشتم رو شونت وموجاي آبي رونگاه ميکرديم وجفت شدن لبامونوروش نقاشي ميکرديم.الآن،موجارولبام خط ميندازن وقتي لباي توپناهش نيست...
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|شنبه 8 تير 1392برچسب:,|
|
|
خسته شدم |
موضوع:
<-CategoryName-> |
امروز از کارآموزي اومدم.ديدم آماده شدن ميرن خلخال.خوشحال شدم ولي خسته بودم.رفتيم ساعت6گذشته بودبرگشتيم.سرم درد ميکنههههههه!
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|شنبه 8 تير 1392برچسب:,|
|
|
دلم گرفته |
موضوع:
<-CategoryName-> |
میروم تادر میخانه کمی مست کنم////جرعه بالا بزنم آنچه نبایست کنم////آنقدر مست که اندوه جهانم برود////باده بر روی لبم باشد و جانم برود////برود هرکه دلش خواست شکایت بکند////شهر باید به من الکلی عادت بکند.""رنگ شب""
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|چهار شنبه 5 تير 1392برچسب:,|
|
|
اعجاز محبت!!! |
موضوع:
<-CategoryName-> |
من نمیدانم و این درد سخت مرا می آزارد؛که چرا این انسان،این دانا،این پیغمبر؛در تکاپوهایش،چیزی از معجزه آنسوتر!ره نبرده است به اعجاز محبت!چه دلیلی دارد؟؟چه دلیلی داردکه هنوزمهربانی را نشناخته است؟ونمیدانددریک لبخند،چه شگفتیهایی پنهان است.من بر آنم که دراین دنیا،خوب بودن به خدا سهلترین کاراست و نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است و همین درد مرا سخت می آزارد.""رنگ شب""
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|چهار شنبه 5 تير 1392برچسب:,|
|
|
|
موضوع:
<-CategoryName-> |
داري ميري...من ميمونم وهزار پشيموني وببخشيدهايي که نتونستم خيره توچشمات،دستام تودستات بهت بگم.حرفايي که نشدباشنيدن عطرتنت توگوشات زمزمه کنم.خنده هام يه چيز ميگه،دله شکستم يه چيزديگه.تانفس دارم نفسامو باعطرتنت بهشتي ميکنم،بعد جداييمون وقتي ذهنت بافکر معشوقت مشغول ميکني من اينجا عطرتنتوتااوج قلبم ميکشم وتودلم ميگم خيلي دوست دارم
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|سه شنبه 4 تير 1392برچسب:,|
|
|
حرف دل از جنس رنگ شب!!!! |
موضوع:
<-CategoryName-> |
بیقرارم نکنی؛طاقت عاشقی و عشق ندارم به خدا تو یه وقت عاشق زارم نکنی.من یه بوته گل که روبه پرپرشدنم تو یه وقت خشکیده و خارم نکنی.میدونم که راه من از تو جداست میدونم که چشم تو خونه خرابم میکنه.ذره ذره قطره قطره میدونم میکشه آبم میکنه.توبهار و نورسی تورو میخواهد هرکسی.ولی من روبه زوالم جون نداره پرو بالم.توسراپاخواهشی؛تشنه نوازشی؛شادی و شیرین و ناز؛بیقرارو پریناز.ولی من مرده غم؛گوشه گیر و سربه زیر؛دل من خسته عشق ازمحبت سیر سیر.تو دیگه نکش منو باخنجر نامهربونی؛تودیگه نکش منو باعطروبوی نوجوانی.میدونم یه روز جلو چشم تو پرپرمیزنم.میمیرم؛دود میشم؛پیش تو نابود میشم.آخه توکجا بودی؟از کدوم شهر اومدی؟کی بهت گفته بیای و منو آتیش بزنی؟دود کنی؟منو نابود کنی؟""رنگ شب""
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|دو شنبه 3 تير 1392برچسب:,|
|
|
قافله |
موضوع:
<-CategoryName-> |
باهمه دلواپسی و خستگی باز پایبندم به این دلبستگی.باهمه خوب و بدی های تو یار من دلی دارم بی قرار.از عشق تو از قافله من جاماندم امروز که رفتی به انتظار فرداماندم.فردارسید قافله ای نبود سرتاسردشت.فردای دگر قافله پر بود و گذشت.""رنگ شب""
|
| نوشته شده توسط
:آلييس | لينک ثابت
|دو شنبه 3 تير 1392برچسب:,|
|
|
|
|
موضوعات |
|
|
|
|
آمار سایت |
كاربران آنلاين:
نفر
تعداد بازديدها:
RSS
|
|
|
کد های جاوا |
|
|
|
تبادل
لینک هوشمند
